با تربيتيم عايا؟
تربيت را در يك جمله اينگونه ميتوان تعريف كرد:
"روش رفتاري يا گفتاري دادن بهغير، بهطوريكه اين روش ملكهي ذهن او شود"
اين تعريف معناي كلي تربيت را معين ميكند اما همهي ماجرا همين است؟!
اينكه به بزرگترها احترام ميگذاريم، با ديگران با خوشرويي برخورد ميكنيم، به قواعد اجتماعي احترام ميگذاريم و سعي ميكنيم مؤدب باشيم و... نشانهدهندهي باتربيت بودن ما است؟!
تربيت همهي اينها هست و هيچيك نيست!
حقيقت اين است كه هرچه كه ميشنويم، ميبينيم، راجع به آن صحبت ميكنيم و در مورد آن فكر ميكنيم نقش بسزايي در نگرش ما و نحوهي برخورد ما با مسائل مختلف زندگي دارد؛
نگاه كردن و ديدن علاوهبر يك جفت چشم به تربيت هم نياز دارد!
بهعبارت ديگر،" ديدن مهم نيست؛ چگونه ديدن مهم است"
شايد لابهلاي كلاسها و دورههاي مختلف،
از كلاس زبان گرفته تا كلاس فتوشاپ، از ورزشهاي رزمي گرفته تا يوگا، از دورهي آشپزي ايتاليايي گرفته تا كلاس حسابداري بد نباشد يك نفر هم كلاس خوب ديدن و درست ديدن برگزار كند!
ما همچنين بايد بياموزيم " چگونه بشنويم؟ "،" چگونه درست بشنويم؟" و حتي بايد بياموزيم " چهچيزهايي ارزش شنيدن دارد! "
تاريكترين بخش وجود ما، افكار و عقايدمان است؛
هزاران فكر مختلف روزانه در ذهن ما پديدار ميشود كه هر يك به نوبهي خود در خلقيات و رفتار ما تأثيرگذار است؛
افكار ما سلاحي مهار نشدهاست كه ميتواند ما را به انحطاط بكشد و يا برعكس، ميتواند غيرممكنها را ممكن كند!
همهي اينها بستگي به اين دارد كه ذهن ما چطور تربيت شدهباشد؟!
تربيت چشم و گوش و ذهن و زبان شايد در ابتدا كمي مضحك بهنظر برسد، اما اگر كمي ژرفتر به آن بينديشم معناي واقعي آن ملموستر خواهدبود.
منظور از تربيت صحيح اينها اين است كه ما ياد بگيريم از هركدامشان درجاي خود به بهترين نحو ممكن استفاده كنيم؛
همانگونه كه لحن صحبت ما در موقعيتها و مكانهاي مختلف متفاوت است، نحوهي فكر كردن و گوش دادن و نگاه كردن ما نيز بايد متناسب با موقعيتي باشد كه در آن بهسر ميبريم.
كسي كه به چشم و گوش و فكر خود تسلط دارد، ميداند كه در زمان تحصيل و تجارت بايد تمركز داشت و برعكس،
در زمان سفر بايد ذهن خود را باز گذاشت چراكه هر نجوا و هر منظرهاي ميتواند به اندازهي خبر ترور "جانافكندي" مهم باشد!
ما همگي نياز داريم علاوهبر يادگيري مهارتهاي روزمره، زماني را براي يادگيري قابليتهاي ذهني و تسلط بر ذهن خود صرف كنيم؛
مهارت در دنياي امروز صرفاً داشتن مدرك كلاس عكاسي وكلاس فوتوشاپ نيست؛
بهترين عكاسان كساني هستند كه ياد گرفتهاند حتي زشتترين مناظر را زيبا به تصوير بكشند!
بهترين مديران كساني نيستند كه مدرك حسابداري معتبرتري دارند بلكه كساني هستند كه از توانايي ذهني بيشتري برخوردارند!
كسانيكه تربيت ذهني و رواني خوبي دارند را ميتوان در يك جمله اينگونه توصيف كرد:
"اينها بلدند چطور زندگي كنند!"
بعيد نيست بعد از مطالعهي اين مطلب به ذهن شما نيز خطور كرده باشد كه دنبال دوره و كلاس خوب ديدن و خوب فكر كردن برويد؛
زحمت نكشيد، چنين دورههايي فعلاً وجود ندارد، از خودتان شروع كنيد، شايد شما اولين دورهي "تربيت ذهن" را برگزار كرديد!
استاد سلام مرجع تدريس خصوصي
با تربيتيم عايا؟
تربيت را در يك جمله اينگونه ميتوان تعريف كرد:
"روش رفتاري يا گفتاري دادن بهغير، بهطوريكه اين روش ملكهي ذهن او شود"
اين تعريف معناي كلي تربيت را معين ميكند اما همهي ماجرا همين است؟!
اينكه به بزرگترها احترام ميگذاريم، با ديگران با خوشرويي برخورد ميكنيم، به قواعد اجتماعي احترام ميگذاريم و سعي ميكنيم مؤدب باشيم و... نشانهدهندهي باتربيت بودن ما است؟!
تربيت همهي اينها هست و هيچيك نيست!
حقيقت اين است كه هرچه كه ميشنويم، ميبينيم، راجع به آن صحبت ميكنيم و در مورد آن فكر ميكنيم نقش بسزايي در نگرش ما و نحوهي برخورد ما با مسائل مختلف زندگي دارد؛
نگاه كردن و ديدن علاوهبر يك جفت چشم به تربيت هم نياز دارد!
بهعبارت ديگر،" ديدن مهم نيست؛ چگونه ديدن مهم است"
شايد لابهلاي كلاسها و دورههاي مختلف،
از كلاس زبان گرفته تا كلاس فتوشاپ، از ورزشهاي رزمي گرفته تا يوگا، از دورهي آشپزي ايتاليايي گرفته تا كلاس حسابداري بد نباشد يك نفر هم كلاس خوب ديدن و درست ديدن برگزار كند!
ما همچنين بايد بياموزيم " چگونه بشنويم؟ "،" چگونه درست بشنويم؟" و حتي بايد بياموزيم " چهچيزهايي ارزش شنيدن دارد! "
تاريكترين بخش وجود ما، افكار و عقايدمان است؛
هزاران فكر مختلف روزانه در ذهن ما پديدار ميشود كه هر يك به نوبهي خود در خلقيات و رفتار ما تأثيرگذار است؛
افكار ما سلاحي مهار نشدهاست كه ميتواند ما را به انحطاط بكشد و يا برعكس، ميتواند غيرممكنها را ممكن كند!
همهي اينها بستگي به اين دارد كه ذهن ما چطور تربيت شدهباشد؟!
تربيت چشم و گوش و ذهن و زبان شايد در ابتدا كمي مضحك بهنظر برسد، اما اگر كمي ژرفتر به آن بينديشم معناي واقعي آن ملموستر خواهدبود.
منظور از تربيت صحيح اينها اين است كه ما ياد بگيريم از هركدامشان درجاي خود به بهترين نحو ممكن استفاده كنيم؛
همانگونه كه لحن صحبت ما در موقعيتها و مكانهاي مختلف متفاوت است، نحوهي فكر كردن و گوش دادن و نگاه كردن ما نيز بايد متناسب با موقعيتي باشد كه در آن بهسر ميبريم.
كسي كه به چشم و گوش و فكر خود تسلط دارد، ميداند كه در زمان تحصيل و تجارت بايد تمركز داشت و برعكس،
در زمان سفر بايد ذهن خود را باز گذاشت چراكه هر نجوا و هر منظرهاي ميتواند به اندازهي خبر ترور "جانافكندي" مهم باشد!
ما همگي نياز داريم علاوهبر يادگيري مهارتهاي روزمره، زماني را براي يادگيري قابليتهاي ذهني و تسلط بر ذهن خود صرف كنيم؛
مهارت در دنياي امروز صرفاً داشتن مدرك كلاس عكاسي وكلاس فوتوشاپ نيست؛
بهترين عكاسان كساني هستند كه ياد گرفتهاند حتي زشتترين مناظر را زيبا به تصوير بكشند!
بهترين مديران كساني نيستند كه مدرك حسابداري معتبرتري دارند بلكه كساني هستند كه از توانايي ذهني بيشتري برخوردارند!
كسانيكه تربيت ذهني و رواني خوبي دارند را ميتوان در يك جمله اينگونه توصيف كرد:
"اينها بلدند چطور زندگي كنند!"
بعيد نيست بعد از مطالعهي اين مطلب به ذهن شما نيز خطور كرده باشد كه دنبال دوره و كلاس خوب ديدن و خوب فكر كردن برويد؛
زحمت نكشيد، چنين دورههايي فعلاً وجود ندارد، از خودتان شروع كنيد، شايد شما اولين دورهي "تربيت ذهن" را برگزار كرديد!
استاد سلام مرجع تدريس خصوصي